شروع حركت انقلاب اسلامي كه بسياري آن را از خرداد ۴٢ ميدانند، به دنبال حفظ هويت ايراني بود كه توسط عوامل فكري بيگانه لگدمال شده بود. در واقع انقلاب اسلامي ما را از دوراني كه كاپيتولاسيون حكم مي كرد سگ آمريكايي از حاكم ايران بالاتر باشد به دوراني رسانده كه كفش سردار ايراني از سر رئيس جمهور آمريكا ارزش بيشتري داشته باشد.
چه تلخ است كه تمام فكر و ذكرِ رئيس جمهورمان بشود تصويب fatf، cft و برجام! چه غمناك است وقتي تمام دغدغهها بشود دلار و سكه، طلا و زمين؛ بشود ترامپ و بايدن؛ بشود قيمت اين مرغ و تخممرغِ لعنتي و بنزين سر به فلك كشيده است.
يادداشت دانشجويي
*فاطمه مرادي، مسئول فرهنگي بسيج دانشجويي دانشگاه پيام نور شيراز*
*????خوان ازدواج*
شخصي به بهلول گفت: ميخواهم از كوهي بلند بالا بروم ميتواني نزديكترين راه را به من نشان بدهي؟
بهلول گفت: نزديك ترين و آسانترين راه، نرفتن به بالاي كوه است!!
اين حكايت، حكايت جوانان ما براي ازدواج است، كه براي آن بايد از هفتخوان رستم و سد مشكلات عبور كنند كه وقتي با آن مواجه مي شوند، قيد آن را مي زنند.
اولين خوان، كار است، كه يكي از شروط اصلي ازدواج است.
وقتي جوان بعد از تمام شدن دوران تحصيل جوياي آن ميشود، از آن سابقه كار ميخواهند.
سابقه كار چيست؟
مسئله كار و سابقه ي كار مثل مسئله مرغ و تخم مرغ است كه مشخص نيست اولويت با كار است يا سابقه ي كار.
در اصل اينگونه است كه براي كار بايد سابقه ي كار داشت و براي سابقه ي كار بايد كار كرد.
البته در اينجا يك استثنا وجود دارد و آن داشتن پارتي يا ژن خوب است و از آنجايي كه خداروشكر همه جوان هاي ايراني اين دو مورد را دارند، بايد مدركشان را دم كوزه بگذارند و آبش را بخورند.
خوان دوم، نداشتن سرمايه براي شروع زندگي است.
كه مسئولان نيز براي اين مشكل چارهاي انديشيده اند و جوانها را به وام ازدواج حواله ميدهند.
وام ازدواج چيست؟
نخود سياهي است كه عروس و داماد را مدتي با آن سرگرم ميكنند.
و عروس و داماد بعد از طي كردن مراحل كاغذ بازي و پاس كاري از اين اتاق به آن اتاق و پيداكردن ضامن بانكي كه پيدا كردن آن، از پيدا كردن سوزن در انبار كاه سختتر است، و كلي دوندگي به آن ميرسند و متوجه ميشوند اي دل غافل، در اين مدت قيمت اجناس به طور نجومي بالا رفته و نه تنها با اين پول چندرغاز نمي شود كاري كرد، بلكه بايد پولي را هم روي آن گذاشت و به عنوان قسط خود وام پرداخت كرد.
البته در اينجا مقصر عروس و داماد هستند كه بايد خود را با شرايط سازگار كنند و سرعت عمل خود را بايد مانند سرعت عمل نجومي اجناس بالا ببرند.
خوان بعدي ،
گراني اجناس است از نون و مرغ و روغن كمياب و شيرخشك گرفته تا ماشين و مسكن.
خب جوان با خودش فكر ميكند كه توي اين اوضاع اقتصادي كه قيمت دلار و طلا و اجناس، مثل ضربان قلب من بالا و پايين مي رود چرا بايد ازدواج كنم؟
البته بعضي مواقع جوانها احساس زرنگي ميكنند و سرمايه اوليه ناچيز خود را در بورس سرمايهگذاري ميكنند كه با سود آن بتوانند به نان و نوايي برسند،
اما يكباره با خبر خوب جناب رئيس جمهور همان، مقدار اندك سرمايه را نيز از دست دادهاند.
و اما خوان آخر تجملگرايي و توقعات بيجاي زوجين از يكديگر است.
از آنجايي كه هر يك خود را كامل ترين فرد روي زمين مي داند و همه آرزوي همسر چون او را دارند به دنبال همسري است كه بدون عيب و به قول معروف از آسمان افتاده باشد.
همچنين بعضي ها توقع مراسمي مانند عروسي دختر ناصرالدين شاه يا جهيزيه اي مانند جهيزيه دختر شاه پريان را دارند اما از آنجايي كه هيچ كدام از طرفين امكانات را ندارند، بقيه عمر خود را نيز در انتظار نيمه ي گمشده بهتري مي مانند.
پ. ن:البته نميشود از تاثير فضاي مجازي و رسانه هاي غربي كه به كمك مشكلات داخلي آمده اند، و باعث مسائلي همچون، نااميدي، تجمل و كمال گرايي، و عدم اعتماد بين زوجين ميشود، غافل شد.
فاطمه مرادي ،مسئول فرهنگي بسيج دانشجويي دانشگاه پيام نور شيراز:
خرداد ماه سال 1388 بود كه اتفاقاتي در كشور رخ داد.
ناآرامي هاي داخلي، اعتراضات خياباني و در نهايت اغتشاش و فتنه. رسانه هاي غربي و ضدانقلاب هاي داخلي و خارجي كه حالا فرصتي براي تاختن در زمين ايران پيدا كرده بودند، بر طبل اين ناآرامي مي كوبيدند و حرف از حقوق بشر و آزادي بيان ميزدند.و مردم ايران را براي گرفتن حق و حقوق خود و آزادي بيان به آشوب و فتنه دعوت و حمايت مي كردند. تيترخبرهايشان حق پايمال شده ي مردم مظلوم ايران بود و بر اين اتفاقات آتش مي افكندند. اما......
شيخ عباس قمي:
حضرت زهرا تمهيدي انديشيد تا جاندادنش را بچههاي كوچكش نگاه نكنند. حسنين به مسجد رفتند. زينب و امكلثوم را به خانه زنهاي هاشمي فرستادند. اميرالمؤمنين طبق اين نقل در مسجد بودندو بيبي تنها با اسما در خانه بودند. لذا فرمودند: اسما، تو هم بيرون برو، بگذار فاطمه تنها باشد. دقايقي بعد بيا مرا صدا بزن. اگر جوابت را دادم كه هيچ، وگرنه برو بچهها و همسرم را خبر كن.
اسما ميگويد: از اتاق بيرون آمدم و جلو درب خانه قدم ميزدم. دل تو دلم نبود، نكند فاطمه زهرا به من گفت برو بيرون ميخواست نداي حق را لبيك بگويد و با اين عالم وداع كند؟
دقايقي بعد هرچه صدا زدم، ديدم بيبي جواب نميدهد. دختر پيامبر، اي دختر بهترين خلق عالم، اي دختر رسولالله، "وانكبًت عليها" خودش را انداخت روي بدن زهراي مرضيه، عرضه داشت: فاطمه جان سلام مرا به پيغمبر برسان.
همينطور كه داشت اشك ميريخت، طبق اين نقل دارد: فاذا الحسن و الحسين بالباب، يك وقت ديد حسنين وارد اتاق شدهاند. خدايا اسما چه كند؟ چگونه به اين دو آقازاده خبر بدهد؟ بلند شد تا آنها را سرگرم كند; اما نه، آنها متوجه مصيبت و حادثه شدند. در اين نقل دارد: دويدند داخل اتاق..
امام حسن خودش را روي سينه مادر انداخت: يا اماه، كَلًميني قَبلَ أن تُفارقُ روحي، بَدَني مادر با من سخن بگو، قبل از اينكه روح از بدنم جدا شود. اما امام حسين صورت كف پاي مادر گذاشت: وَاقبَل الحُسين يُقَبًلُ رَجلها و يقول: يا اماه، أنا ابنُك الحُسينُ كَلًميني قَبل أن يُصدَع قلبي فَأموت، مادر، من حسينم با من سخن بگو، پيش از آنكه جان دهم.
نه دي ميراثي شد براي آيندگان و نسل هاي امروز و فردا تا با نگاه به تاريخ و درس گرفتن از آن به روحيه ي انقلابي بودن جامعه اسلامي پي ببرند و هم خار چشمي باشد به تمام كساني كه سعي در تحريك امت اسلامي دارند.
براي خواندن كامل يادداشت روي ادامه مطلب بزنيد.
شماره اول نشريه مشكات ، تقديم به شما مخاطبان عزيز
اميدواريم از خواندن اين شماره لذت ببريد
بي صبرانه منتظر نظرات و پيشنهادات شما هستيم
لينك دانلود نشريه:
???? ● اطلاعيه ● ????
مشكات معتبرترين نشريه فرهنگي، اجتماعي، سياسي،تحليلي،صنفي و طنز دانشگاه پيام نور شيراز
نشريه دانشجويي مشكات از شما دانشجويان عزيز جهت همكاري دعوت به عمل مي آورد.
علاقه مندان در زمينه هاي زير مي توانند هرچه تمام تر و سريع تر مطالب خود را براي ما ارسال كنند:
????متن ادبي
⚡طنز و خاطره دانشجويي
????مطالبات دانشجويي
????پرسش و پاسخ مسائل اجتماعي روز
????همچنين اگر كتابي مطالعه كرده ايد و متمايليد آن را براي بقيه دانشجويان نيز به اشتراك بگذاريد، نام كتاب و نويسنده آن را براي ما ارسال كنيد.
راه ارتباطي ما جهت ارسال مطالب:
ايتا⬇️
*@Meshkatspnu*
تلگرام⬇️
*@Meshkatspnu*
واتساپ⬇️
09172449598
????توجه????
مطالب ارسال شده با ذكر اسم نويسنده در نشريه منتشر خواهد شد.
✴ مشكات دريچه اي براي ديده شدن ✴